حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. 26 ذو القعدة 1446 Friday, 23 May , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 57×
ضرورت بهره‌گیری از ظرفیت تحلیلی و اجرایی نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۱
شناسه : 571
بازدید 29
3
به قلم مرتضی سبحانی نیا: در هر نظام سیاسی مبتنی بر مردم‌سالاری، بهره‌گیری از سرمایه‌های انسانی مجرب و صاحب‌نظر، عنصری حیاتی در پایداری و پیشرفت آن نظام به شمار می‌رود. در جمهوری اسلامی ایران، مجلس شورای اسلامی به عنوان رکن قانون‌گذاری و نهاد نظارتی، جایگاهی بی‌بدیل در فرآیند حکمرانی دارد. هر چهار سال، ۲۹۰ نماینده از سراسر کشور با رأی مستقیم مردم به این مجلس راه می‌یابند. بسیاری از آنان از نخبگان، مدیران باسابقه، فعالان اجتماعی، دانشگاهیان و چهره‌های شناخته‌شده سیاسی و فرهنگی هستند که گاه در بیش از یک دوره، در این نهاد نقش‌آفرینی می‌کنند.
ارسال توسط : نویسنده : مرتضی سبحانی نیا
پ
پ

در هر نظام سیاسی مبتنی بر مردم‌سالاری، بهره‌گیری از سرمایه‌های انسانی مجرب و صاحب‌نظر، عنصری حیاتی در پایداری و پیشرفت آن نظام به شمار می‌رود. در جمهوری اسلامی ایران، مجلس شورای اسلامی به عنوان رکن قانون‌گذاری و نهاد نظارتی، جایگاهی بی‌بدیل در فرآیند حکمرانی دارد. هر چهار سال، ۲۹۰ نماینده از سراسر کشور با رأی مستقیم مردم به این مجلس راه می‌یابند. بسیاری از آنان از نخبگان، مدیران باسابقه، فعالان اجتماعی، دانشگاهیان و چهره‌های شناخته‌شده سیاسی و فرهنگی هستند که گاه در بیش از یک دوره، در این نهاد نقش‌آفرینی می‌کنند.

اما آنچه مایه تأمل و نگرانی است، روندی است که پس از پایان دوران نمایندگی رخ می‌دهد. در حالی که این افراد طی چهار سال یا بیشتر، درگیر دقیق‌ترین و جزئی‌ترین مسائل کشور بوده‌اند و با مسائل پیچیده‌ ملی و منطقه‌ای دست و پنجه نرم کرده‌اند، به یک‌باره پس از اتمام دوره، گویی این تجربه‌ی گرانبها از مدار توجه خارج می‌شود. عدم استفاده از ظرفیت تحلیلی، نظارتی و اجرایی نمایندگان ادوار، نه تنها یک فرصت‌سوزی آشکار است، بلکه نشانه‌ای از ضعف در نظام مدیریت دانش و بی‌توجهی به فرآیند انتقال تجربه در ساختار حکمرانی است.

نمایندگان مجلس، نه صرفاً قانون‌گذارانی مقطعی، بلکه سفیران مردم در ساحت تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری ملی هستند. آنان طی دوره نمایندگی خود، به شکل مستقیم در معرض مسائل حوزه انتخابیه خود قرار دارند، با فعالان اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و مدیران محلی تعامل مستمر دارند و به درکی ژرف از ظرفیت‌ها، فرصت‌ها و تهدیدات آن منطقه دست می‌یابند. هر نماینده در این معنا، به مثابه یک دانشنامه زنده از منطقه خود عمل می‌کند؛ مرجعی قابل اعتماد برای شناخت دقیق مسائل، ظرفیت‌ها و دغدغه‌های مردم.

سؤال این‌جاست: چرا چنین ذخیره دانشی غنی، پس از پایان دوره نمایندگی، مورد استفاده سیستم اجرایی کشور قرار نمی‌گیرد؟ چرا از این افراد در شوراهای عالی، اتاق‌های فکر، مراکز پژوهشی و تصمیم‌سازی، یا در تعامل با مدیران جوان، بهره‌برداری نمی‌شود؟ چرا نهادهای اجرایی و حتی نهادهای نظارتی، از تجربه انباشته‌شده این افراد بهره نمی‌گیرند؟

یکی از دلایل این بی‌توجهی، شاید فقدان یک سازوکار نهادی برای استمرار ارتباط ساختاریافته با نمایندگان پیشین باشد. در غیاب چنین ساختاری، تجربیات پراکنده باقی می‌ماند و یا در قالب خاطرات شخصی و ارتباطات غیررسمی دفن می‌شود. حال آن‌که می‌توان با ایجاد و تقویت نهادهایی نظیر “کانون نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی”، سازوکارهایی برای مستندسازی تجربه‌ها، انتقال دانش به نسل‌های بعدی، ارائه تحلیل‌های راهبردی به نهادهای تصمیم‌ساز، و ایفای نقش مشاوره‌ای فعال برای مدیران اجرایی جوان طراحی کرد.

کارآمدسازی ساختار حکمرانی، بدون توجه به تجربه‌های پیشینیان، امری دور از واقعیت است. دنیای امروز، دنیای مدیریت دانش و زنجیره انتقال تجربه است. در این زنجیره، نمایندگان پیشین مجلس می‌توانند نقش حلقه‌های اتصال میان تجربه و سیاست را ایفا کنند. آنان که از دل صحن مجلس، جلسات کمیسیون‌ها، بررسی لوایح و طرح‌ها، و چانه‌زنی‌های سیاسی و کارشناسی عبور کرده‌اند، واجد نگاهی عمیق‌تر و واقع‌بینانه‌تر به فرآیند حکمرانی هستند. این نگاه، می‌تواند چراغ راه سیاست‌گذاران جوان‌تر و تازه‌وارد باشد.

نکته‌ای مهم در این زمینه، ضرورت نهادینه‌سازی استفاده از ظرفیت نمایندگان ادوار در قالب فرآیندهای رسمی و تعریف‌شده است. برای نمونه، هر استان می‌تواند دارای شورای مشورتی نمایندگان ادوار باشد که به عنوان بازوی تحلیلی استاندار و مدیران کل استان‌ها عمل کند. در سطح ملی نیز، نمایندگان ادوار می‌توانند در طراحی سیاست‌های کلان، در تدوین اسناد توسعه، در پیگیری اجرای قوانین، و در نظارت بر حسن اجرای طرح‌های کلان ملی مشارکت داشته باشند.

همچنین دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، و مراکز پژوهشی نیز باید برای بهره‌گیری از دانش و تجربه این قشر، برنامه‌ریزی جدی داشته باشند. نمایندگان پیشین می‌توانند به عنوان استادان مدعو، پژوهشگران مهمان، یا صاحب‌نظران تحلیلی در مجامع دانشگاهی حضور یابند و دانش خود را منتقل کنند. در شرایطی که کشور با چالش‌های پیچیده و درهم‌تنیده سیاسی، اقتصادی و فرهنگی روبه‌رو است، نمی‌توان به‌سادگی از تجربه‌های آزموده‌شده عبور کرد.

از منظر دیگر، نمایندگان ادوار به دلیل شبکه وسیع ارتباطات خود در سطح ملی و محلی، می‌توانند نقش مؤثری در افزایش سرمایه اجتماعی و بهبود رابطه دولت و ملت ایفا کنند. آنان واسطه‌ای میان مردم و حاکمیت‌اند؛ زبان مردم را می‌فهمند و زبان ساختار قدرت را نیز می‌دانند. این ویژگی، آنان را به یکی از مؤثرترین گروه‌ها برای تحقق حکمرانی مشارکتی و مردم‌محور بدل می‌کند.

بی‌تردید، استفاده از ظرفیت این نخبگان نیازمند تغییر نگاه و تحول در فرهنگ اداری و سیاسی کشور است. باید از نگاه مقطعی، جناحی و رقابتی فاصله گرفت و به نگاه ساختاری، ملی و آینده‌نگر رسید. تجربه‌های زیسته‌ی این افراد، نه تهدیدی برای مدیران جدید، بلکه فرصتی برای یادگیری و بهره‌برداری مؤثر است.

در پایان، بازاندیشی در سازوکار استفاده از ظرفیت نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر در مسیر توسعه پایدار و حکمرانی هوشمندانه است. چنان‌که در اندیشه دینی نیز آمده است: «الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ؛ أَینَما وَجَدَهَا فَهُوَ أَحَقُّ بِهَا.» – حکمت، گمشده مؤمن است و هر جا آن را بیابد، سزاوار بهره‌برداری از آن است. تجربه و خرد نمایندگان پیشین نیز همان حکمت گمشده‌ای است که باید در مسیر پیشرفت کشور، بازیابی و به‌کار گرفته شود.

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.